فرصت چند روزه تعطیلات تقویمی، زمانی برای تأمل بر حوزه مورد علاقه ام (اکوسیستم استارتاپی ایران) به وجود آورد که حاصل آن را — کمی منظم شده، با شما در میان میگذارم. اما قبل از آن اجازه دهید تا مقداری به بررسی اینکه کجای کار هستیم و زمینه ی موضوعی بحث چیست توضیح بیشتری دهم.
متغیرهای اقتصادی ایران را به گونه ای میتوان با اقتصاد جهانی، شامل وضعیت بازار نفت، قیمت جهانی آن و از طرفی وضعیت متغیرهای جهانی شامل قیمت مواد اولیه، چالش های سیاسی نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا، تحولات سیاسی و نظامی منطقه و روی کارآمدن افراطیون در منطقه ارتباط داد که از آن چالش های اقتصادی ایران استخراج میشود.
بحرانهایی چون بحران شبکه بانکی، بدهی های دولت، کاهش سرعت پول، نرخ بیکاری بالا، قطع ارتباط شبکه بانکی کشور با جهان و استمرار سایه قدرتمند سیاست بر اقتصاد، از طرف اقتصاددانان چالشهای کنونی کشور توصیف میشوند که گاه به دست خودشان، و گاه کارآفرینان و گاه دولتمردان به عنوان عوامل طبیعی مسیر اقتصاد مقاومتی مورد توصیف قرار گرفته و به آنها پرداخته میشود. محدوده ی بحث این مقاله در حوزه ی دست و پنجه نرم کردن با یکی از این چالشها یعنی چالش نرخ بالای بیکاری است که اگرچه طبق نظریه سیستم داینامیکس، به بقیه ی عوامل بستگی ذاتی دارد، اما میتوان آن را جدا کرد تا بهتر مورد بررسی قرار گیرد.
تذکر آنکه، خواننده ی آگاه که با طرز فکر و برداشت نگارنده ی این متن آشناست میداند که در لا به لای خطوط این نگارش میتواند توقع خوش بینی نگارنده نسبت به حل چالش های مطروحه را داشته باشد چرا که نگارنده خوش بینی نسبت به حل مشکلات را قسمتی از سبک زندگی کارآفرینانه دانسته و برای علاج مسئله الزامی میداند.
و اما آنچه همواره اکثر دست اندرکاران اقتصادی و فعالان این حوزه از آن یاد میکنند، و در مورد آن تا حدود زیادی توافق دارند آن است که علارغم اینکه اتفاقات اقتصادی کثیری در کشور در حال رخ دادن است، اما کار برای اکثر جوانان وجود نداشته و حوزه ی ایجاد مشاغل با ارزش احتیاج به رسیدگی بیشتری دارد. همین پدیده باعث شده تا عبارت «کارآفرینی» بیشتر از عبارت «ارزش آفرینی» که دلالت بر انجام کار مؤثر دارد، مورد استفاده و یا حتی سؤ استفاده قرار گیرد.
در این میان تکلیف حوزه تخصصی اینجانب که مایلم آن را «اقتصاد استارتاپی» بنامم هنوز روشن نیست. به شخصه اعتقاد دارم که یگانه راه حل برخورد جدی با چالش بیکاری، نه ایجاد کارهای بی ارزش و کم بازده، بلکه ایجاد مشاغل مؤثر، ارزش آفرین، خردمندانه و سودآورد (از نظر فردی و جمعی) از طریق اقتصاد استارتاپی است.
مؤلفه های اقتصاد استارتاپی برخلاف آنچه گاهی در ایران «اقتصاد نفتی» خوانده میشود، بیشتر مبتنی بر افراد (نه سازمانها) و تواناییهای فردی و جمعی آنان است. برخی از برترین عوال ابزارهای کارآفرینی به سبک استارتاپی عبارتند از:
- آنچه کارآفرین میداند، شامل دانش، مهارت، تجربه، آموخته ها و…
- آنچه کارآفرین میخواهد، شامل حل مشکل، سلیقه ی وی، طرز فکر وی و …
- دایره ی افرادی که میشناسد، شامل حلقه افرادی که با آنان در تماس است و تواناییهای آنان
همانطور که قابل مشاهده است، این قبیل از منابع بیشتر به عوامل درونی مانند تواناییهای کارآفرین بستگی دارد تا اینکه آیا در این حوزه وام میدهند یا نه؟ یا اینکه آیا نرخ گمرک در حوزه کاری چقدر است؟ وقص علی هذا…
با وجود استارتاپهایی چون دیجی کالا، آپارات، کافه بازار، اسنپ و… کم کم اقتصاد استارتاپی در حال قد علم کردن به عنوان قسمتی قدرتمند از اقتصاد است که صرف وقت و منابع برای آن، در آینده ی ایجاد مشاغل سودمند بی تأثیر نخواهد بود.
بررسی اکوسیستم کارآفرینی کنونی ایران نشاندهنده ی آن است که این اکوسیستم مانند دیگر موجود اعتباری ، میتواند فرصت ها، تهدیدها، ضعفها و قوتهای درونی و بیرونی زیادی داشته باشد. بررسی این نکات میتواند به خواننده ی آگاه، کمک کند تا بهتر در مورد ورود و رگولاتوری و واکنش به این اکوسیستم تصمیم بگیرد. همچنین فعالان استارتاپی میتوانند با در نظر داشتن عواملی که در ادامه تقدیم میگردد، بهتر در مسیر خود قدم بردارند.
فرصتهای اکوسیستم استارتاپی
فرصتهای فضای استارتاپی ایران بر اکثر روشنفکران اقتصادی پوشیده نیست. برای افرادی که در حوزه استارتاپها سرمایه گذاری زمان، انرژی، پول و… میکنند، میتوان گفت که فضای استارتاپی ایران با وجود دستمزدهای نسبی پایین برای فعالیتهای لازم از طرف و بازار بزرگ استفاده کنندگان، مطلوبیت خوبی دارد. از طرفی بررسی رفتار مصرف گرایانه ی مردم در طول سی سال گذشته نشاندهنده ی آن است که ایرانیان به خصوص در حوزه هایی که به تکنولوژی مربوط میشود بسیار زود پذیرای محصولات و خدمات جدید و جایگزین میشوند کما اینکه ایران در زمره ی اولین کشورهای پذیرای فناوری جی اس ام در منطقه بود و همچنان صفهای طولانی خرید محصولات شرکتهایی چون اپل در کمتر از ۲۴ ساعت پس از اعلام فروشندگان در آن سوی جهان، ادامه دارد.
تهدیدها
از برگترین تهدیدهای موجود برای اکوسیستم استارتاپی، ناشناختگی آن برای نهادهای قدرمند از طرفی و پا در کفش صنایع بزرگ کردن از طرف دیگر است. صنایعی که برای سالها به عنوان «گاو شیرده» برای قشر خاصی منفعت آور بوده است، فارغ از درست و غلط بودن این موضوع حالا گه گداری مورد تهدید قرار میگیرد که موجب اعتراضات و اعمال نفوذهای شدیدی از جانب این قشر میشود.
برای اینکه به قشر خاصی حمله مکتوب نشود (چون نگارنده اعتقاد به کل من کل در نوشتار ندارد)، از مثال قدیمی برای توصیف حال کنونی این موضوع استفاده میشود. زمانی که اتومبیل به ایران وارد شد و کم کم تاکسی ها داشتند به خدمت گرفته میشدند، درشکه چیان دو نوع واکنش نسبت به این موضوع داشتند. عده ای فورا به دنبال اخذ گواهینامه و آموزش رانندگی رفتند تا راننده تاکسی شوند، عده ای هم با این تصور که تاکسی وسیله جابجایی لوکس است و نمایشی است، به گاری سواری ادامه دادند. دسته دوم پس از مدتی که کسب و کار تاکسی ها مورد توجه قرار گرفت، در هنگام سواری به مشتری یک دوغ مجانی هم میدادند اما باز هم افاقه نکرد، نرخ ها را پایین آوردند، باز هم فرقی نکرد، اعتراض کردند، دنبال اتحادیه گاری چیان رفتند، اما باز هم فرق نکرد تا اینکه اکنون بقایای آنان گه گداری در اماکنی همچون میدان نقش جهان اصفهان دیده میشود. حال، انتخاب با صنایع قدرتمند است که با این تغییرات مثبت در حال وقوع چگونه کنار بیایند یا بجنگند.
تهدید دیگری اکوسیستم استارتاپی، ناپختگی و عدم بلوغ کافی از منظر نیروی کار، سرمایه گذار، ایده پردازی و … است. کما اینکه کم نیستند کارآفرینان ذهنی ای که تصورشان آن است که فقط به خاطر ایده ای که دارند، مستحق داشتن بهترین امکانات بین المللی هستند. و یا سرمایه گذارانی که (با نهایت احترام برای بازرگانان عزیز) در صنعت صادرات پای مرغ به چین بوده و سپس تصمیم به سرمایه گذاری بر روی استارتاپهای اینترنت اشیاء گرفته اند! از طرف دیگر، جوانان مستعد ولی مغروری وجود دارند که فکر میکنند صرفا به علت تسلط به چند زبان برنامه نویسی میتوان حقوق بیش از شش یا هفت میلیون تومان در تهران داشت و هر دو یا سه ماه میشود محیط کار را به راحتی عوض کرد. به هر حال حمله به هر کدام از این اقشار، بدون در نظر گرفتن بلوغ دیگر فعالان اکوسیستم، بی انصافی است.
نقاط قوت اکوسیستم استارتاپی
در مقالات قبلی (به علت خوش بینی به آینده ی اکرسیستم استارتاپی ایران)، به قدر مکفی به نقاط قوت این حوزه کاری پرداخته شده به اما به هر حال ذکر این نکته که در ایران نیروی انسانی مستعد بسیار باعث قوت صنایع انسان-محور است، خالی از لطف نیست. کشوری که در آن ۶۷٪ جمعت زیر ۳۵ سال هستند، چهارمین رتبه تعداد مهندسین به نسبت جمعیت را دارد، در حدود پنج میلیون نفر دانشجو از هر دوجنس (به صورت نسبتا مساوی) و … ، میتواند بستر بسیار مناسبی برای کارآفرینی باشد. همچنین در مقایسه با نرخ دلاری تخصصهای نرم افزاری، طراحی و تخصصهایی از این دست، نرخ بهای کار در ایران پایین است.
همچنین با توجه به حجم پایین سرمایه گذاری مستقیم خارجی از سمتی و حجم تولید ناخالص کلی بالا که به دلیل وجود تحریمها به وجود آمده است، فرصتهای قابل توجهی برای سرمایه گذاری خارجی میتواند وجود داشته باشد. در کنار عوامل یاد شده، میتوان به رشد سریع اکوسیستم استارتاپی ایران که از بالاترین نرخهای رشد در جهان است، تنوع قومیتی که باعث پویایی فضای کاری شده، اشاره کرد،
نقاط ضعف
توجه بیش از حد به بازار داخلی و در نظر نگرفتن بازارهای بین المللی از طرفی و تقلید مدل کسب و کار و روش تبلیغات از طرف دیگر، از نقاط ضعف اکوسیستم کارآفرینی ایران است. فاصله ی زیاد بین دانشگاه و صنعت و عدم وجود نیروی کار کارآزموده در تخصصهای حرفه ای در این خانه از جدول جای میگیرد. همچنین بلا تکلیفی نهادهای گوناگون و عدم وجود موضوع ثابت و تکرارپذیر در مورد حمایت از اقتصاد استارتاپی از نقاط ضعف دیگر این صنعت است.
در مجموع اگر بنا بود به تمام عوامل مؤثر و نوع تأثیر آنها بر این حوزه پرداخته شود، نگارش به صورت مثنوی ۷۰ من کاغذ در می آمد اما امید ایت خواننده خود حدیث مفصل بخواند از این مجمل. در نهایت، اکوسیستم کارآفرینی ایران در حال شکل گیری است و تک تک تصمیمات همه ی ما در مورد آن، بر روند رشد این اکوسیستم تأثیرگذار. به نظر میرسد این سبک زندگی و صنایع مرتبط با آن آینده اقتصادی جهان و ایران را رقم میزند و غافل ماندن از تحولات آن میتواند هزینه های جبران ناپذیری برای همه داشته باشد. امید امید است نگارنده توانسته باشد قدمی در راه کمک به شناخت بهتر تحولات موجود برداشته و همراهان عزیز را در شماسایی فرصتهای بیشمار برای همه یاری داده باشد.
از این یادداشت به عنوان مرجع در رسالهی از دورهی MBA با مشخصات زیر استفاده شده است که مطالعهی آن در ادامهی مطالعه این یادداشت، خالی از لطف نیست.