در اپیزود چهارم پادکست دیالوگ، حامد جعفری از رضا غیابی دعوت کرد تا درباره مباحث کاربردی مثل تاثیر محیط بر زندگی روزمره، رازهای موفقیت در مذاکرات، شرایط فعلی اکوسیستم استارتاپی و دستیابی به احساس رضایت در زندگی گفتوگو کنند. در ادامه میتوانید فایل صوتی این پادکست را بشنوید؛ همچنین چکیده متنی محتوای پادکست را در این مطلب خواهید خواند.
اپیزود چهار پادکست دیالوگ با حضور رضا غیابی
چطور در مذاکرات و جلسههای کاری تاثیرگذار باشیم؟
برای این که نه شنیدن در مذاکرات کاری را به حداقل برسانیم؛ تنها یک راه وجود دارد:
فقط چیزهایی که عمیقا به آنها باور داریم را بر زبان بیاوریم.
حرفهای ما باید این قابلیت را داشته باشند که با تمام وجود و بدون ذرهای تردید، از آنها دفاع کنیم. تسلط بر فنون مذاکره به معنی فروش هر محصولی به هر فردی نیست؛ زیرا ما برای چیزی که نسبت به آن مشتاق و مصمم نیستیم، مذاکرهکننده خوبی نخواهیم بود. به علاوه اعتمادسازی نتیجه همدلی است.
بایستی ماجرا را از دید طرف مقابل مذاکره هم ببینیم و صرفا در پی اثبات حقانیت خود یا فروش موفق نباشیم. آخرین نکتهای که برای تاثیرگذاری در مذاکرات به کمک ما میآید، نحوهای است که خودمان را معرفی میکنیم. فراموش نکنید که هنگام معرفی خودتان، سمت شغلی یا تحصیلات را در درجه دوم اهمیت قرار دهید. اولویت، ویژگیهای شخصیتی و وجودی شما به عنوان یک انسان است. با رعایت تمام این اصول، میتوانیم مذاکرات کاری را به نحو احسن جلو ببریم.
محیط اطراف ما تا چه اندازه تصمیمات و فعالیتهای روزمرهمان را تحت تاثیر قرار میدهد؟
هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که مطلقا روی محیط تاثیری نمیگذارد و از آن تاثیری نمیپذیرد. آن چه در محدوده اختیارات ما قرار دارد، ایجاد تعادل بین میزان تاثیرپذیری و تاثیرگذاریمان است. تاثیرات متقابل بین ما و محیط، به زیستبومی برمیگردد که از کشور، خانواده، جامعه، شرایط اقتصادی، فرهنگی و سایر عوامل ساخته میشود.
ما برای تغییر زیستبوم خود، از اراده و اختیار برخورداریم؛ بنابراین با تغییر زیستبوم، میتوانیم آزادانه تاثیرات محیط بر زندگیمان را نیز کنترل کنیم. رشته تحصیلی یا تخصص ما، دوستانمان، الگوهایی که برای زندگی برگزیدیم، اطلاعات ورودی مغز و خروجی که به جامعه ارائه میدهیم، همه جلوههایی از اختیار ما بر زیستبوممان هستند.
چطور احساس رضایت از زندگی را در خود حفظ کنیم و به مسیرمان ادامه دهیم؟
مثبتگرایی افراطی، هرگز پیشنهاد نمیشود؛ چرا که همواره بر انرژی مثبت تاکید میکند. انرژی پدیده ثابتی نیست و همانطور که به سرعت پدید میآید، سریعا هم از بین میرود. ما باید کاریزما را جاگزین انرژی کنیم.
شخصی که کاریزما دارد هدف غایی خودش را میداند؛ بنابراین حتی افتان و خیزان هم به نقطه مدنظرش میرسد. با کاریزما حتی روزهای منفی و ناراحتکننده را هم به عنوان بخشی از مسیر میپذیریم. سپس درباره درسی که میتوانیم از شرایط سخت یاد بگیریم و فرصتهای نهفته در آن موقعیتها، میاندیشیم.
فضای استارتاپی ایران در حال حاضر به چه سمت و سویی میرود؟
بهترین توصیف برای وضعیت فعلی اکوسیستم استارتاپی ایران، یک «نوجوان در حال بلوغ» است. اکوسیستم استارتاپی ما دقیقا مانند یک نوجوان به سرعت رشد میکند؛ اما گاهی در مسیر دچار ابهام میشود.
در حال حاضر توجه مردم و دولت به استارتاپها جلب شده است و درباره فعالیتهای دانشبنیان و استارتاپی سخن میگویند؛ اما چگونگی تعامل با این استارتاپها هنوز گنگ است. یوزرها نمیدانند چطور بهترین استفاده را از خدمات استارتاپی داشته باشند، استارتاپها نیز نمیدانند بهترین نحوه ارتباط با مشتریان چیست. از طرفی سرمایهگذاران که اکثرا تجربه تجارت در مسکن را دارند، نسبت به سرمایهگذاری روی آدمها دانش و صبر کافی را ندارند.
در وضعیت فعلی اکوسیستم استارتاپی ایران، بهترین راهکار این است از این نوجوان مراقبت کنیم، جلوی هیجانی عمل کردنش را بگیریم و بیشتر به خلق ارزش آن بیندیشیم.
کتاب های معرفی شده در قسمت چهارم پادکست دیالوگ
- Together Is Better – Simon Sinek
- Start With Why – Simon Sinek
- The Paradox of Choice – Barry Schwartz
- Why We Work – Barry Schwartz