رضا غیابی به عنوان میهمان در اپیزود ۱۰ «پادکست بهترین خودت شو»، حضور یافت. مجری این پادکست یعنی علی یکانی، درباره موضوعاتی مثل رشد کردن در شرایط بحرانی، مدیریت احساسات و اهمیت نوآوری از رضا غیابی سوال کرد. در ادامه میتوانید این گفتوگو را در دو قسمت بشنوید؛ همچنین در این مطلب، خلاصهای متنی از پادکست را خواهید خواند.
اپیزود ۱۰ پادکست بهترین خودت شو با حضور رضا غیابی ـ قسمت اول
اپیزود ۱۰ پادکست بهترین خودت شو با حضور رضا غیابی ـ قسمت دوم
پادکست بهترین خودت شو با حضور رضا غیابی
راز تزلزلناپذیری در شرایط بحرانی کشور، نوآوری است
با مطالعه تاریخ، درمییابیم که هر انسانی، در هر بازه زمانی و در هر موقعیت جغرافیایی، میتواند شرایط کشور خودش را بحرانی ارزیابی کند! طبعا یک کشور به عنوان مکانی با میلیونها نفر جمعیت، هیچوقت کاملا به دور از آشفتگی نخواهد بود؛ البته در برهههای خاصی از تاریخ، مثل وضعیت اقتصادی نامطلوب، این بحرانها ملموستر احساس میشوند.
بسیاری از افراد بدون در نظر گرفتن بحران به عنوان پدیدهای طبیعی و قابلانتظار، راه حل نهایی را صرفا خروج از کشور میدانند؛ این درحالی است که بعضی از چالشها منحصر به ایران نیست و متعلق به مردم ایرانی است.
ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز میتوانند به خاطر شرایط بحرانی داخلی، با مشکلات مختلفی روبهرو شوند. ملیت ما اکتسابی نیست؛ بنابراین به جای فرار یا مقابله، باید نحوه زیست کردن با آن را بیاموزیم. با این دیدگاه دیگر در شرایط بحرانی کشور، نه متوقف میشویم و نه به انکار دست میزنیم.
ما باید به عنوان یک فرد ایرانی، بحرانهای کشور خودمان را بشناسیم و بپذیریم که نسبت به آنها آسیبپذیر هستیم. پس از رسیدن به این بینش، میتوانیم به سراغ تنها راه حل موجود برای غلبه بر این تلاطم برویم؛ نوآوری!
منظور از نوآوری انجام دادن کارهایی که هرگز انجام نشدهاند یا پیادهسازی کارهای تکراری با روشی نوین است. قشر نخبه جامعه باید در این مسیر پیشتاز باشند و فرهنگ نوآوری را در کشور جا بیندازند. این قشر میتوانند با ایجاد فرصتهای شغلی جدید، سبب شوند که باقی افراد جامعه علاوهبر کسب درآمد، با رضایت و افتخار به خودشان ببالند.
در وضعیت نامطلوب روحی، منابع درست را برای افزایش انرژی برگزینیم
به غیر از شرایط بحرانی جامعه، شرایط روحی نامطلوب هم مانع بزرگی در راه رسیدن به اهداف است. سوال اینجا است که در موقعیتهای دشوار زندگی، به سراغ چه منابعی برویم تا حالمان را بهبود ببخشیم و انرژی لازم برای استمرار کارهایمان را به دست آوریم؟
قبل از این که بدانید به سراغ چه منابعی بروید، بهتر است بدانید که باید از کدام منابع به شدت دوری کنید. سخنان انگیزشی و انرژیفروشها را کنار بگذارید؛ چرا که با مصرف مواد مخدر هیچ تفاوتی ندارند!
سخنرانی انگیزشی مانند یک مسکن روانی است که بعد از مصرف آن، مقدار زیادی دوپامین در بدنتان ترشح میشود. طبیعتا ممکن است به مدت کوتاهی احساس خوشحالی کنید؛ اما شک نکنید که به زودی الگوی غم، فعالتر از همیشه به زندگیتان بر خواهد گشت!
اگر میخواهید واقعا بتوانید بر وضعیت روحی نامطلوب خود غلبه کنید، باید به دنبال سر منشأ بگردید. خودتان را تحلیل کنید، از خودتان درباره چرایی ناراحتیتان سوال بپرسید و علت را بیابید. برای حل هر چالشی، یافتن علت حداقل ۵۰ درصد مسیر است؛ زیرا در دنیای مادی روابط علت و معلولی حاکم هستند.
اکثر ناراحتیهای ما در فضای کاری نیز به دنبال ناآگاهی از علت کار کردنمان است. اگر به معنای واقعی رهرو کاری باشیم، حتی ناراحتیهای ما در آن مسیر نیز معنادار میشوند. در مسیر درست، ناراحتی رفتاری کاملا طبیعی است و از تعادل روانی ما خبر میدهد. اشکها نیز میتوانند در مسیر هدف و بخشی از مسیر غایی ما باشند.
در کنار علتیابی که راهکار اصلی برای غلبه بر مشکلات روحی است، میتوانیم از راهحلهای مکمل دیگری هم کمک بگیریم:
- با دوستان قابلاعتماد و افراد مهم زندگیمان صحبت کنیم.
- پدیدههایی که در محدوده کنترل ما هستند را بشناسیم تا بتوانیم به بهترین شکل از آنها سود ببریم؛ همچنین با شناسایی پدیدههای خارج از دایره کنترلمان، از نگرانی و ناراحتی درباره آنها بپرهیزیم.
- داشتههای خود را بازبینی کنیم تا بفهمیم چطور میتوانیم از آنها برای حل مشکلات استفاده کنیم.
در دام پیشفرضهای غلط نیفتیم!
پیشفرضهای غلط، در دو جنبه فردی و جمعی بر زندگی تاثیر میگذارند.
جنبه فردی: ما گاهی مانند وکیل و گاهی شبیه به قاضی میاندیشیم. قاضی تمام مستندات را کنار یکدیگر میگذارد تا در نهایت تصمیم بگیرد. در مقابل وکیل نتیجه نهایی را میداند و در مسیر رسیدن به نتیجه مطلوبش، مستندات را جمعآوری کرده و کنار یکدیگر قرار میدهد.
جنبه جمعی: وقتی ما پیشفرضی داشته باشیم، ناخودآگاه محیط را بر اساس فرضیه خود به گونهای تنظیم میکنیم که اطرافیانمان کارهایی را انجام دهند که فرض ما را تأیید کنند؛ مثل آدام اسمیت که با فرض انسان به عنوان موجودی تنبل، محیط کاری را ترتیب داد که کارمندان تنبل و بیانگیزه به بار بیایند.
نتیجه میگیریم که یک پیشفرض غلط میتواند نتایج غلط را به مرحله اثبات برساند. اگر ما فرض کنیم که ایران جای مناسبی برای زندگی نیست، ایرانی را میسازیم جای مناسبی برای زندگی نباشد!
فرصتآفرین باشیم
از آنچه که در دسترس داریم شروع کنیم. اغلب مدیران هنگام شروع یک کار ابتدا هدفگذاری کرده و سپس منابعشان را برای رسیدن به آن هدف بررسی میکنند. اگر به دنبال خلق فرصتها هستیم، باید این معادله را معکوس کنیم. ابتدا منابعمان را شناسایی کنیم، سپس ببینیم بر اساس منابعمان به چه اهدافی میتوانیم برسیم و چه فرصتی میتوانیم بیافرینیم؟
بهترین خودمان باشیم!
قطعا در پادکست بهترین خودت شو، مهمترین سوال این است که چگونه بهترین خودمان باشیم؟ رضا غیابی در پاسخ به این سوال گفت ما نمیتوانیم بهترین خودمان باشیم؛ مگر این که چرایی وجود خود در این دنیا را درک کنیم. این درک با مطالعه منابع و کتب مختلف به دست نمیآید؛ زیرا با مطالعه منابع فقط چرایی وجود دیگران را میفهمیم.
اگر میخواهیم علت حضور خودمان را در این دنیا درک کنیم، باید درباره لحظاتی که احساس شعف داشتیم عمیقا بیاندیشیم. به علاوه تبدیل شدن به بهترین نسخه خودمان فقط با یادگیری ممکن است. هر پدیدهای که پیش رویمان قرار میگیرد، سناریویی برای آزمایش کردن و یادگیری است. پس از یاد گرفتن نیز میتوانیم سناریوهای مطلوبی را طرحریزی کنیم تا اندوختههایمان را به دیگران نیز آموزش دهیم.