مهمانان صبحانه فرصت آفرین “هنر بقا” را برای شرکت های ایرانی مورد بحث قرار دادند. خلاصه افکار آنها را در این مقاله از زبان رضا غیابی بخوانید:
چندی پیش من در مقاله ای در TechRasa که با عنوان ” ۷ چیزی که شما باید قبل از تجارت در ایران بدانید” منتشر شد، به قانون ” در ایران همیشه کسی که تابآوری بیشتری دارد، برنده میشود.” اشاره نمودم.
این بدان معناست که مهم نیست چقدر برای تجارت خود تلاش نموده و یا هزینه کرده اید، در آخر افرادی پیروز خواهند شد که توانایی حل چالش های مسیر را داشته باشند.
این هنر بقا است!
امروز این فرصت را داشتیم تا بعد از وضع مجدد تحریم ها و به دنبال آن انزوا و کاهش ارزش ریال ، در یک رویداد دیگر صبحانه های فرصت آفرین به موضوع “هنر بقا” برای شرکت های ایرانی بپردازیم.
مجموعه صبحانه های فرصت آفرین برای گردهم آوردن نخبگانی است که ما در شبکه خود شناخته ایم و به آنها اعتماد داریم تا با تبادل نظر در مورد موضوعات مهم که به طور مشترک در مشاغل خود با آن مواجه هستیم ،به راه حل های قابل توجه ای دست یابیم.
در واقع این گردهمایی بیشتر به منظور بررسی دلایل موفقیت تجارت ها در دوران های چالش برانگیز می باشد.
چگونه به اینجا رسیدیم؟
در سال 2016 ، ترامپ ، نامزد ریاست جمهوری وقت ایالات متحده ، مرتباً از برجام انتقاد می کرد . در یک مرحله توافق نامه را به عنوان “بدترین معامله ای که تاکنون مذاکره شده است” خواند.همچنین تهدید کرد در صورت عدم مذاکره مجدد در مورد شرایط آن که ایالات متحده را از برجام خارج خواهد کرد .
پس از انتخاب آن ، ترامپ با اکراه پیروی ایران از توافق هسته ای را دو بار ، در ماه مه 2017 و ژوئیه 2017 تایید کرد.
در اکتبر سال 2017 ، ترامپ از تأیید انطباق ایران با برجام خودداری کرد . این امر زمینه را برای اقدام کنگره باز کرد. کنگره برای اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران در فرصت لازم 60 روزه اقدام نکرد و در تاریخ 12 ژانویه 2018 ، ترامپ اعلام کرد که برای آخرین بار از تحریم های ایران چشم پوشی می کند.
در 8 ماه مه ، ترامپ رسماً اعلام كرد كه آمریكا از برجام خارج شده و تفاهم نامه ریاست جمهوری را امضا كرد تا “شروع به بازگرداندن تحریم های هسته ای” كند كه بر اساس برجام لغو شد.
ترامپ همچنین با ابراز وجود احتمال تحریم های جدید ، اظهار داشت که ایالات متحده “بالاترین سطح تحریم اقتصادی را وضع خواهد کرد” .”هر ملتی که به ایران در دستیابی به سلاح هسته ای کمک کند نیز می تواند به شدت توسط ایالات متحده تحریم شود.”
بندهای فوق منجر به وحشت عمومی در بخش خصوصی و کاهش ارزش ریال ایران تقریباً به 60٪ شد. اگرچه ، دولت را وادار نمود تا بر شفافیت موضوع تأکید کند.
اما، این برای یک کارآفرین شاغل در ایران به چه معناست؟ این بدان معنی است که آنها برای ادامه راه باید بر هنر بقا تسلط داشته باشند.
در ادامه بحث ها انگشت اتهام به سوی دولت و عملکرد آن بود. اما کنترل این اوضاع از دایره نفوذ افراد خارج بود ،به همین دلیل تصمیم گرفته شد تا در مورد مواردی صحبت شود که کنترل آن به عنوان صاحبان مشاغل در اختیار ما است.یعنی پیرامون گزینه ها و منابعی که در حال حاضر داریم ، نظر دهیم.
یافته ها – هنر بقا
1.در سطح بین المللی هدف گذاری کنید ، به صورت محلی بفروشید:
به نظر می رسد برای معروف بودن یک محصول یا خدمات در ایران ، آن چنان کیفیتی لازم است که بتوان آن را با گزینه های وارداتی مقایسه کرد. تحریم ها به این معنی است که بازار ایران نیمه کاره نخواهد بود و استارتاپ ها و مشاغل محلی در صورت فعالیت صحیح از بازار عظیمی برخوردار خواهند بود.
بنابراین استراتژی هایی مانند تمرکز بر نام تجاری ، ارتباطات شفاف و داشتن استاندارد بالا در خدمات و طراحی بسته ها ، می توانند به مشاغل ایرانی کمک کنند تا در حال حاضر جای رقبای بین المللی خود را پر کنند.
برای مثال ، ما در مورد یک برنامه موبایل پیام رسان که بازار اروپا را هدف قرار داده است ، با داشتن شانس بیشتری برای کاربران از ایران بحث کردیم.
2.تمرکز بر صادرات:
تفاوت عمده پول ایران با ارزهای مرجع ، درآمد دلاری و هزینه ریالی برای کسانی که می توانند خدمات خود را صادر کنند قابل توجه است.
شرکت ها در ایران می توانند مانند شرکت های فناوری اطلاعات هندی موقعیت خود را با ارائه خدمات توسعه به سایر نقاط جهان با قیمت های رقابتی ارائه دهند. اگرچه گسترش تجارت به سایر کشورها برای یک شرکت ایرانی بسیار دشوار است ، اما اگر آنها بر روی محصول و خدمات خود تمرکز کنند می توانند به صورت آنلاین به بازار عرضه و فروش کنند .
3. خلاقیت و نوآوری:
با کنار کشیدن محصولات و خدمات مختلف ، اکنون زمان آن رسیده است که رقبای ایرانی جای خود را پر کنند. آنها به عنوان گزینه های جایگزین برای خدمات اروپایی ، باید توانایی خود را ارتقا دهند و در محصولی که می فروشند تا بسته هایی که استفاده می کنند ، نوآوری و خلاقیت سرمایه گذاری کنند.
4.بازارهای B2C را به بازارهای B2B تبدیل کنید:
منظور من از این کار سازمان های بزرگی است که فرصت کار با بازارهای بزرگ و گسترده را دارند ،اکنون می توانند برای شرکت های کوچکتر که خدمات مورد نیاز خود را ارائه می دهند مذاکره کنند.
شرکت ها باید فعالانه در مورد چگونگی فروش دسته ای از محصولات و خدمات خود به یک سازمان بزرگ به عنوان اتصال دهنده به بازار هدف خود فکر کنند.
5.با هم بودن بهتر است:
در زمان بی ثباتی مالی و عدم اطمینان ، صاحبان مشاغل باید بیشتر دور هم جمع شوند تا درباره آخرین روندها و فرصت ها بحث کنند.
آنها همچنین ممکن است مایل باشند خدمات خود را برای مقابله با از بين رفتن سرمايه و همچنین ایجاد مستعمرات اقتصادی بزرگتر برای مبادله منابع، تغيير دهند.