رضا غیابی در برنامه بیسیم شبکه نسیم، با آرش سروری مصاحبهای داشت که حول موضوع «زیر ساخت های نوآوری و پدیدههای نوظهور» میچرخید. در ابتدای مصاحبه تعریف جامعی از زیرساخت های نوآوری در سطح بینالمللی ارائه شد؛ همچنین در ادامه به صورت اختصاصی، وضعیت این زیر ساختها در ایران مورد بررسی قرار گرفت.
اگر به حوزه فناوری و نوآوری علاقهمند هستید و میخواهید وضعیت فعلی، چشمانداز و چالشهای این حوزه را در داخل کشور بدانید، حتما این مصاحبه را تماشا کنید. در ادامه میتوانید چکیدهای از گفتوگوی رضا غیابی و آرش سرروی را به صورت متنی نیز بخوانید.
زیر ساخت های نوآوری به چه معناست؟
در سراسر جهان برای تعریف، تنظیم و اندازهگیری زیر ساخت های نوآوری، از چند شاخص بینالمللی مشترک استفاده میکنند. یک بخش مهم از این شاخصها، منابع انسانی است که شامل جمعیت جوان و تحصیلکرده و رگولاتوری جمعیت توسط دولت میشود.
یکی دیگر از شاخصهای مهم، زیرساختهای IT و ICT است که در آمادگی شبکه، بستر اینترنت و بلاکچین نمود مییابد. همه این عوامل در کنار یکدیگر قرار میگیرند و شاخص بینالمللی را برای زیرساختهای فناورانه میسازند.
وضعیت زیر ساخت های نوآوری ایران در سطح جهانی چگونه است؟
ایران بین سالهای ۸۹ تا ۹۰ که وارد عرصه جدید اقتصاد دیجیتال شد و استارتاپها را در این عرصه به کار گرفت، پیشرفتهای زیادی در زمینه نوآوری کسب کرد. خوشبختانه این پیشرفت ادامهدار بود و در سال ۲۰۱۴، ایران بیشترین شاخص رشد GEI (شاخص جهانی کارآفرینی) در دنیا را به دست آورد.
به طور قطعی زیر ساخت های نوآوری ایران با چالشهایی نیز مواجه هستند؛ ولی همچنان میتوانیم این زیرساختها را جزو یک سوم بهتر هرم نوآوری جهانی بدانیم. مهمترین دلایل این موفقیت، جمعیت جوان و تحصیلکرده و بخش خصوصی قوی ما است.
ایران در زمینه ارتباطات و زیر ساخت های نوآوری چگونه عمل میکند؟
ایران را میتوان به معدن طلایی تشبیه کرد که جویندگانی که سبد بزرگتری دارند، بهره بیشتری از آن خواهند برد. منظور از بهره یا طلا در اینجا صرفا درآمد مالی نیست؛ بلکه از دیرباز تا کنون ایران در جهان، کشور تاثیرگذاری بوده است و اهمیت استراتژیک داشته است.
امروزه نیز آمار و ارقام مختلف، ارزش سرمایههای ایران را تایید میکنند؛ برای مثال ایران ۴۰ میلیون نفر جمعیت زیر ۴۰ سال دارد، از نظر تعداد مهندسان چهارمین کشور جهان است و ۷۰ درصد مردمش از گوشیهای هوشمند استفاده میکنند. این اعداد بزرگ اثبات میکنند که مردم ابزار لازم و ذهن خلاق برای نوآوری را دارند. در طول تاریخ نیز مردم ما همیشه برای پیشرفت، حل مشکلات و خروج از تنگناها از روشهای هوشمندانهای استفاده کردهاند.
نمونهای از سختکوشی و استعداد مردم ایران را میتوانیم در افزایش نرخ اقتصاد دیجیتال در سالهای اخیر ببینیم. هفت سال پیش اقتصاد دیجیتال فقط یک درصد از سهم GDP (تولید ناخالص ملی) را به خودش اختصاص میداد. امروزه این عدد به هشت درصد افزایش پیدا کرده است که در اقتصاد نفتی ایران، پیشرفت بسیار بزرگی محسوب میشود.
آیا حرفهایی که درباره هوشمندسازی گفته میشوند، در عمل نیز رخ میدهند؟
هوشمندسازی، تحول دیجیتال یا اقتصاد دیجیتال، چند لایه مختلف دارد. بر اساس عمق این لایهها، نمود هوشمندسازی در جامعه تغییر میکند. اگر در جامعهای هوشمندسازی عمیق و قوی باشد، کمتر در سطوح و بیشتر در زیرساختها نمایان میشود. نمونه این موضوع را میتوانیم در بعضی از کشورهای اروپایی ببینیم که مردم خیلی کم از گوشیهای هوشمند استفاده میکنند؛ اما اینترنت فایو جی یا نسل پنجم در اکثر نقاط جامعه در دسترس است. جامعه ما برعکس این حالت است.
در جامعه ایران تحول دیجیتال، هنوز به اوج خودش نرسیده است؛ بنابراین هوشمندسازی در سطح جامعه زیاد و در زیر ساخت های نوآوری کم است. مردم و بخش خصوصی تمایل دارند تا در اقتصاد دیجیتال و فناوریهای جدید پیشرو باشند؛ مثلا در خاورمیانه ایرانیان اولین کسانی بودند که از فناوری GSM استفاده کردند. در مقابل وقتی وارد لایه زیرساختهای دولتی و حاکمیتی میشویم، به دلایلی از جمله بوروکراسی، شاهد مقاومت نسبت به پدیدههای نوظهور فناورانه هستیم. این موضوع یک چالش بین جمعیت جوان علاقهمند به تکنولوژی و زیرساختهای حاکمیتی است.
واکنش ما به پدیدههای نوظهور فناورانه چگونه است؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید مفهوم پدیدههای نوظهور فناورانه را درک کنیم. این پدیدهها را تحت عنوان تکنولوژیهای برهمزن (Disruptive Technologies) میشناسیم؛ زیرا برافکن هستند و چهارچوب فکری ما را در زندگی و کسبوکار دستخوش تغییر میکنند.
تاثیرگذاری فناوری اینترنت ماهوارهای بر زیرساختهای اینترنت GSM و نفوذ رمز ارز غیرمتمرکز در زیرساختهای مالی، دو نمونه از پدیدههای نوظهور فناورانه هستند. این پدیدهها نه تنها بر فناوری؛ بلکه بر کل مدل تفکر بنگاههای اقتصادی و بازیگران این بنگاهها اثر میگذارند.
در ایران وقتی این پدیدههای نوظهور اقتصادی رخ میدهند، در سطوح مختلف جامعه با واکنشهای متفاوتی مواجه میشویم. اولین واکنش بخش خصوصی این است که به دنبال فرصتی برای بهرهوری بیشتر از این پدیده میگردد. در مقابل اولین واکنش نهادهای رگولاتوری، نگرانی از کارهای خارج از چهارچوبی است که میتوانند با این فناوری جدید انجام شوند. این ترسها تا حدودی به جا است؛ ولی به نظر میرسد واکنش ما به اندازه کافی سریع نیست.
طبق قانون مورف، فناوریها رشد نمایی دارند. کرزویل هم بعدها ثابت کرد که نهتنها در فناوری؛ بلکه رشد نمایی در بنگاههای اقتصادی فناورانه هم وجود دارد. نمونه این رشد سریع را میتوانیم در لیست ۵۰۰ شرکت برتر دنیا ببینیم که بسیار از شرکتهای ابتدای لیست، شرکتهای فناورانه جدیدی هستند که شرکتهای قدیمیتر را شکست دادهاند.
با توجه به نمایی بودن رشد زیر ساخت های نوآوری، نمیتوان به صورت خطی آنها را رگولاتوری کرد یا نسبت به آنها واکنش نشان داد؛ این کار مانند این است که بخواهیم اینترنت ماهوارهای را مانند شیر و لبنیات رگولاتوری کنیم!
چالش و راهکار اصلی برای پیشرفت زیر ساخت های نوآوری چیست؟
چالش اصلی زیر ساخت های نوآوری این است که به عنوان یک حوزه برای ریاست دیده میشوند؛ درحالی که باید مانند یک خدمت یا سرویس برای فعالان حوزه IT و ICT عمل کنند. اگر این فرآیند به خوبی ساختاردهی شود، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهند شد. کافی است که چهارچوبسازی با هدف رضایت کارآفرینان و ذینفعان این حوزه صورت بگیرد تا شاهد پیشرفتهای بزرگ باشیم. با این مسیر میتوانیم به آینده زیر ساخت های نوآوری کشور خوشبین باشیم؛ مخصوصا در چهار تا پنج سال آینده که شخصیت شغلی نسل زد تکامل مییابد و تحولهایی رخ خواهند داد که به نفع بخش خصوصی و مردم خواهند بود.