در طول تاریخ ایران، انتقامجویی بهعنوان یکی از واکنشهای طبیعی انسانی نسبت به بیعدالتیها، همواره نقشی اساسی در شکلگیری تحولات اجتماعی و سیاسی ایفا کرده است. این رفتار، که اغلب بهجای حل مشکلات، به مانعی جدی برای توسعه ایران تبدیل شده، مسیر پیشرفت کشور را تحت تأثیر قرار داده و جامعه را در چرخهای از تلافی و رکود نگه داشته است.
توسعهیافتگی، که به معنای ایجاد زیرساختهای پایدار، بهبود کیفیت زندگی مردم و ارتقای سطح دانش و آگاهی جامعه است، نیازمند همکاری و همافزایی ملی است. اما زمانی که انتقامجویی به یک هنجار اجتماعی تبدیل میشود، این همکاریها تضعیف شده و جامعه بهجای تمرکز بر آینده، درگیر گذشته و چرخهای از تلافیها میشود. در واقع، انتقامجویی در ایران میتواند به عنوان یکی از عوامل بازدارنده توسعه و پیشرفت به شمار آید.
یکی از مظاهر بارز انتقامجویی در ایران، ظهور پوپولیسم است که بهطور مستقیم بر توسعه ایران تأثیر میگذارد. پوپولیسم با بهرهگیری از خشم و ناراحتی مردم، توجه عمومی را جلب میکند، اما در عمل با ایجاد تفرقه و تنشهای بیشتر، مسیر توسعه ایران را با چالشهای جدی روبرو میکند. این رویکرد نه تنها مشکلات را حل نمیکند، بلکه منابعی که باید صرف توسعه و پیشرفت کشور شود را هدر میدهد و ایران را از مسیر توسعه واقعی دور میسازد.
بازتعریف انتقام برای ساختن آیندهای بهتر
مسیر توسعه ایران، نیازمند همدلی، همکاری و تلاش جمعی است. تا زمانی که انتقامجویی بهعنوان ابزاری سیاسی و اجتماعی استفاده میشود، این مسیر با چالشهای بسیاری مواجه خواهد بود. شاید وقت آن رسیده که به جای ادامهی مسیر انتقامجویی سنتی، معنای انتقام را بازتعریف کنیم.
بهجای آنکه انتقام را به شکلی مخرب و ویرانگر ببینیم، میتوانیم آن را بهعنوان فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر در نظر بگیریم. بهترین انتقام شاید ساختن ایرانِ مطلوبی باشد که در آن همهی شهروندان از فرصتهای برابر بهرهمند شوند و بیعدالتیها به حداقل برسد. چنین انتقامی نهتنها جامعه را متحدتر و همبستهتر میکند، بلکه راه را برای توسعه پایدار و پیشرفت واقعی هموار میسازد.