پرش به محتوا
رضا غیابی؛ یک فرصت‌آفرین
  • سرآغاز
Menu
  • سرآغاز
درباره رضا غیابی
  • بیوگرافی
  • سوابق حرفه‌ای
Menu
  • بیوگرافی
  • سوابق حرفه‌ای
  • رخدادها
Menu
  • رخدادها
نوشتارها
  • یادداشت‌ها
  • جستارها
  • کتاب‌ها
Menu
  • یادداشت‌ها
  • جستارها
  • کتاب‌ها
از دیگران
  • اندیشه غیابی در نوشتار دیگران
  • گواه عملکرد
Menu
  • اندیشه غیابی در نوشتار دیگران
  • گواه عملکرد
گفتارها
  • سخنرانی‌ها
  • مصاحبه تصویری
  • مصاحبه صوتی
  • مصاحبه مکتوب
Menu
  • سخنرانی‌ها
  • مصاحبه تصویری
  • مصاحبه صوتی
  • مصاحبه مکتوب
دیدارها
  • یاران فرصت‌آفرین
  • صبحانه‌های فرصت‌آفرین
Menu
  • یاران فرصت‌آفرین
  • صبحانه‌های فرصت‌آفرین
  • ارتباط
Menu
  • ارتباط
فارسی
English
سرآغاز
نوشتار
یادداشت‌
«بیانیه نخبه‌اندیشی» خطاب به فعالان اندیشه و عمل

«بیانیه نخبه‌اندیشی» خطاب به فعالان اندیشه و عمل

یادداشت‌

«بیانیه نخبه‌اندیشی» خطاب به فعالان اندیشه و عمل, دکتر امیر حسین بزدانی و رضا غیابی

تاریخ انتشار: 12 دی 1400

نگارنده: رضا غیابی

موضوع: ایران

پیش‌درآمد بیانیه نخبه اندیشی از رضا غیابی

چند سال پیش در بازدید از «موزه‌ی کومیتاس» ارمنستان، با مفهوم نسل‌کشی بیشتر آشنا شدم و دریافتم که یکی از معانی نسل‌کشی منکوب کردن و تضعیف نخبه‌های یک جامعه است. به همین دلیل پویشی شخصی را آغاز کردم و از خود و دیگران پرسیدم : «نخبه کیست؟»

در چند سال گذشته، صدها دیالوگ زیر عنوان #نخبه_کیست در شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته و این گفتگوها در حال گسترش هستند. 

پاسخ دادن به این پرسش اگرچه مهم است اما به نظر من، پرسیدن آن بسیار مهم‌تر است.

طرح پرسش «نخبه کیست؟» از این‌رو حائز اهمیت است که از یک‌سو افرادی با دغدغه‌ی مشترک را گرد هم می‌آورد و از سوی دیگر، توافقی جمعی ایجاد می‌شود در این‌باره که به‌کار بردن عنوان «نخبه» شایسته‌ی چه افرادی‌ست.

با طرح این پرسش، «دکتر امیرحسین یزدانی» – از انگشت‌شمار کسانی که روانشناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه را به نیکی با هم درآمیخته است – ابراز آمادگی کرد تا به اتفاق، ساعاتی در کنار یکدیگر به این پرسش و مفهوم آن بیندیشیم.

وقتی دیدم چنین فرصتی آفریده شده، شماری از افراد برجسته و دوستان دغدغه‌مندم را دعوت کردم تا در آبان‌ماه ۱۴۰۰ کنارمان باشند و با هم درباره‌ي نخبه و نخبه‌اندیشی گفتگو کنیم و از هم حمایت بجوییم.

یکی از اساسی‌ترین خروجی‌های این گردهمایی، بیانیه‌‌ی مشترکی شد که در ادامه، تقدیم جامعه‌ی فرهیخته‌ی ایرانی می‌شود. این بیانیه، دعوتی‌ست از جامعه‌ی بیدار و پرسش‌گر تا در مورد نخبه‌اندیشی تعمق کنند.

امید است این دعوت عمومی بذری در ذهن فعالان اندیشه و عمل بکارد تا به مفهوم نخبگی بیشتر بپردازند. 


هوالحکیم

بیانیه‌ی نخبه‌اندیشی

زیستن را در زمانه‌ای بر عهده گرفته‌ایم که ایده‌آل کسانی‌ست که نفع شخصی را بر خیر عمومی ارجح می‌دانند. زمانه‌ای که شَر در قامت اندیشه‌ی آبادی زندگی فردی، ولو به بهای ویرانی دیگری بدل به امری عمومی شده است. زندگی، اسیر روزمرگی شده و انسان، با خواست آزادی به بی‌سویی و بی‌قصدی رسیده است.

بشرِ بی‌خانمان، امکان عمل مؤثر برای «انسان‌بودگی» را از دست داده است.

و زبان – این ساحت اشتراک مفهومی – بی‌ارج شده و در تکرار هزارباره‌ی روزمره‌اش، مفاهیم و شرافت‌اش را از دست داده است. پیش‌قراولان جامعه، آنان که قرار بود ارمغان‌آور سعادت باشند، با بیرون راندن جامعه از ساحت انسانی و راندن‌اش در تنگنای ایدئولوژی، پرچم‌دار شَر شده‌اند!

«معماران سعادتمندی» جامعه را عمله‌ی رؤیاهای شیرینِ سعادت نموده‌اند؛ چه آنان که با وعده‌ی رفاهیِ آن‌جهانی در سودای بهشت، جهنمیان زمینی پرورش می‌دهند و چه آن‌ها که با وعده‌ی رفاهیِ این‌جهانی از راه مصرف، جان‌ها را به کالایی مصرفی و قابل معامله بدل می‌کنند.

زمانه‌ای که در آن تنها شرور، به‌واسطه‌ی شجاعت‌اش در ابراز صادقانه و متعهدانه‌ی شرارت، می‌تواند نماد اخلاق باشد. زمانه‌ای که جز دوران ابتذال شَر نام دیگری نمی‌توان بر آن نهاد.

در چنین زمانه‌ای‌ست که بازتفسیر نیرومند و استمرار خودآگاهی به‌واسطه‌ی خلق پرسشی نیرومند ضروری است. در چنین زمانه‌ای‌ست که پرسش خودتفسیرگرانه از انسان، از آنجا که دعوتی‌ست به تفکر درونکاوانه، می‌تواند راه‌گشا باشد. در چنین زمانه‌ای، ضروری‌ست تا با فرونهادن دانش‌های حاصل از نگاه سوبژکتیو به انسان او را بازباره، مخاطب و در عین حال، مفسّر قرار داد تا با تأمل و بازتفسیر خود، خویشتن را از روزمرگی و بی‌اثری برهاند و قواعد و واژگانی نو برای بیان خود بیافریند. بدین ترتیب و با چنین پرسش‌هایی و نه حتی با پاسخ بدان‌هاست که انسان از سطح روزمُردگی کنونی خارج و برگزیده می‌شود.

و آنچه چنین کوششی را ناکام می‌گذارد، فراموشی گذشته است؛ آنچنان که عادت امروزِ مردمان شده است. گذشته‌ای که در آن اصلاح‌گرانِ آرمان‌خواه، تلاش‌های بدفرجام بسیاری را رقم زدند تا بتوانند جامعه را گامی به پیش برند؛ بی‌توجه به اینکه با چشم‌بستن بر واقعیت و وضع بایدهای فراواقعی، جهان عینی را به مَسلخ مفاهیمی انتزاعی بردند که تن به تعیّن نمی‌دهند و در نتیجه، حاصلی جز تباهی زندگی با تحمیل انتزاع‌های توخالی نصیب جامعه نگردید.

از سوی دیگر؛ عموم مردم، با سرخوردگی از هرگونه آرمان‌جویی، به‌صورتی سامان‌یافته، نخبگان خود را به جرم آرمان‌خواهی، طرد و نیروهای مؤثر خود را زمین‌گیر کرده‌اند.

این‌بار باید از سویی دست از رؤیا بشوییم و واقعیت نابه‌سامان موجود را نه محل آرمان‌جویی احساسی که محل اندیشه و عمل پرسش‌گرانه قرار دهیم و از سویی دیگر با بازتعریف نخبگی و جذب مجدد نیروی اجتماعی، جامعه را از ورطه‌ی برون‌فکنی خارج سازیم و آن‌ها را دعوت کنیم تا علل فروپاشی و از هم‌گسیختگی را در خویشتن بجویند.

حال چگونه است که با وانهادن فردگرایی مُهلک‌مان و با وَهم «خاص‌بودگی» که در ما موج می‌زند، فروتنانه کران‌مندی اندیشه و عمل خویش را بپذیریم و همان اعتباری را که برای خود قائل‌ایم در بازتفسیر دیگری نیز بیافرینیم.

چگونه است که این‌بار با پرسش «نخبه کیست؟» خود را آماج پرسش‌گری‌های بی‌رحمانه قرار دهیم تا با اثبات ناتوانی خود در نخبگی، ابتدا، آغازهایی برای برکشیدن خود بیابیم و دوم، امکانی پیش رو بگذاریم تا آن‌کس را که از پس چنین پرسشی برآمده هم‌دلانه بپذیریم.

زمان آن فرا رسیده است تا با رها کردن تمامی پاسخ‌های مستعجل و تنها با تن به پرسش دادن، همیاری کنیم تا جامعه توانش‌های خود را در نقطه‌ی کانونی واقعی و در قله‌های نخبگی‌اش انباشت کند.

زمان آن است تا برای بازفهم انسان، جامعه، عمل، اندیشه، آزادی، آگاهی، خیر عمومی، اثر و اراده این پرسش را محل تأمل قرار دهیم که؛

به راستی نخبه کیست؟

امیر حسین یزدانی و رضا غیابی؛ دی‌ماه ۱۴۰۰


بیانیه-نخبه‌اندیشی-خطاب-به-فعالان-اندیشه-و-عملدریافت
اشتراک گذاری:

بازتاب در خبرگزاری‌ها:

بازنشر این یادداشت در خبرگزاری برنا

یادداشت آقای دکتر رامین حیدری فاروقی (فیلسوف و مستندساز) در مورد «بیانیه نخبه اندیشی» زیر عنوان زمانمندی و نخبگی در فراتاریخ

یادداشت آقای دکتر حامد عبدی (فیلسوف و زبان‌شناس) در مورد «بیانیه نخبه اندیشی»

یادداشت دکتر امیر جعفر محلاتی (فیلسوف، صلح‌پژوه و استاد کالج اوبرلین) به بهانه «بیانیه نخبه اندیشی»

یادداشت علی شهرآشوب (موسیقی‌دان و محقق حوزه فلسفه) در پاسخ به «بیانیه نخبه اندیشی»

پرسشگری از خود، دردی را باید تا قدمی؛ یادداشت مهران داودی (فعال حوزه فناوری‌های نوین) در مورد «بیانیه نخبه‌اندیشی»

نخبه یا روشنفکر؟ مسئله این است!، یادداشت دکتر کیارش آرامش (پزشک و عضو هیئت علمی موسسه اخلاق زیستی دانشگاه ادینبورو) در مورد «بیانیه نخبه‌اندیشی»

نخبه به مثابه فیلسوف تناقض‌ها: نوشته شهلا صفایی (نویسنده وبلاگ kooch.io) درباره بیانیه نخبه‌اندیشی

نخبگان، فانوس داران کوچه پس کوچه‌‌های پانخورده جامعه؛ یادداشت ساناز صدوقی (مربی رهبری سازمانی) در پاسخ به «بیانیه نخبه‌اندیشی»

مشاهده بیشتر

4 پاسخ

  1. Hamidreza jamshidi گفت:
    13 دی 1400 در 12:48 ق.ظ

    مدتیه ذهنم درگیر تعریف مسئله ی نخبگی و تفاوتش با استعداد(talent) در یک سیستم یا جامعه ست.
    بنظر من، تلنت یا استعداد یا مستعد، فردیه که پتانسیل اقدام یا اقدامات ویژه ای رو داره و تا حدی متوجه شده اون پتانسیل چیه و در چه راستا،ارزش،رسالتی باید قرار بگیره. اما نخبه، کسیه که علاوه بر تلنت بودن، استعدادش رو بطور کامل بروز میده…نخبه،ورژن عملی و نتیجه ی اقدامات مستمر و پیگیرانه ی تلنت یا استعداده.

    ممنون بابت این بیانیه و بیان این دغدغه ی ارزشمند

    پاسخ
  2. نستوه گفت:
    13 دی 1400 در 8:29 ق.ظ

    نخبه کسی است که توان تأثیر گذاری بر جامعه را داراست حداقل به اندازه یک پاتوق.

    پاسخ
  3. علی گفت:
    15 دی 1400 در 5:48 ب.ظ

    سوالی هست که واقعا ذهن رو درگیر میکنه و نتایج جالبی به بار میاره.
    یه بعد فکر کردن به این سوال در مقایسه در میاد،
    مثلا تفاوت نخبه با فرد ثروتمند، تفاوت نخبه با مدیر بالا رتبه،
    تفاوت نخبه با محصل تیزهوش دانشگاهی، یا دانش آموز المپیادی، یا کارآفرین و …
    گرچه نخبه میتواند هر یک از این جایگاه ها یا چندین مورد ازآنها را داشته باشد اما الزاما اینها نیست.

    از طرفی نخبه توانایی پیروزی و بالا رفتن در سیستم های شایسته سالاری و با قواعد مناسب را با احتمال بسیار زیادتری دارا هست، بنابراین دغدغه دیگر دغدغه مند بودن و اخلاق نخبگی اوست که وقتی به قدرت، ثروت، و یا رسانه دست پیدا میکند چه ارزش هایی رفتار او را شکل خواهد داد.

    نکته مهم دیگر ساختاریست که این افراد را دعوت به رفتن یا بودن میکند، دعوت به ترقی و تلاش و تاثیر گذاری و یا دعوت به مهاجرت و تاثیر گذاری در محیط دیگر

    پاسخ
  4. رها گفت:
    16 بهمن 1400 در 12:31 ق.ظ

    وقتی به تاریخ نگاه میکنی فصل مشترک نخبه ها اینه که تاثیرات مثبت و ماندگار ( لانگ ترم)، ازخودشون به جا گذاشتن و اغلب هم توسط مردم جامعه شناسایی شدن و نه فرمایشی در کار بوده و نه خواهشی.
    اثر ماندگار و مثبت مردم خاسته = نخبگی

    سعی کردم خیلی ساده بگم 🙂

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

مصاحبه مکتوب

خیال خام: عوارض محدود کردن دسترسی به تکنولوژی در گفتوگو با رضا غیابی

یادداشت‌

استارتاپ‌های ایرانی، زاده‌ی «امید» به آینده‌اند…

نوروز و سال نو ایرانی مبارک.

مصاحبه مکتوب

به‌خاطر یک مشت ریال

مشاهده بیشتر

در جریان باشید

با عضویت در خبرنامه‌ در جریان مسیر حرفه‌ای رضا غیابی قرار بگیرید. این خبرنامه پاسخ عمومی غیابی به این پرسش متداول است:‌ «چه خبر؟»

عضویت خبرنامه در لینکدین
از طریق ایمیل

این وب‌سایت توسط اندیشکده‌ی فرصت‌آفرین مدیریت می‌شود. بازنشر تمام مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

رضا غیابی؛ یک فرصت‌آفرین
Search
  • سرآغاز
Menu
  • سرآغاز
درباره رضا غیابی
  • بیوگرافی
  • سوابق حرفه‌ای
Menu
  • بیوگرافی
  • سوابق حرفه‌ای
  • رخدادها
Menu
  • رخدادها
نوشتارها
  • یادداشت‌ها
  • جستارها
  • کتاب‌ها
Menu
  • یادداشت‌ها
  • جستارها
  • کتاب‌ها
از دیگران
  • اندیشه غیابی در نوشتار دیگران
  • گواه عملکرد
Menu
  • اندیشه غیابی در نوشتار دیگران
  • گواه عملکرد
گفتارها
  • سخنرانی‌ها
  • مصاحبه تصویری
  • مصاحبه صوتی
  • مصاحبه مکتوب
Menu
  • سخنرانی‌ها
  • مصاحبه تصویری
  • مصاحبه صوتی
  • مصاحبه مکتوب
دیدارها
  • یاران فرصت‌آفرین
  • صبحانه‌های فرصت‌آفرین
Menu
  • یاران فرصت‌آفرین
  • صبحانه‌های فرصت‌آفرین
  • ارتباط
Menu
  • ارتباط
فارسی
English

با خبرهای حوزه فرصت‌آفرینی به روز باشید

این خبرنامه‌ها پاسخ عمومی رضا به این پرسش متداول هستند:‌ «چه خبر؟»

ثبت ایمیل

با عضویت در لیست ایمیل، خبرنامه های ماهانه رضا غیابی به زبان انگلیسی را دریافت خواهید کرد.